این که مسیح میگوید: «من دردِ شما را به دوش میکشم.» چه معنیای دارد؟
درد: به زبانآمدنِ گره، و لبگشودنِ عقده.
پس مسیح میگوید: «من گرهِ شما را به زبان درمیآورم و عقدهی شما را لب باز میکنم. یعنی درونیترین حفرههای شما را از آنِ خودم میکنم. و آن وقت که همگیِ شما از آنِ من شدید، من نه شما را و دردِ شما را، بلکه دردِ خودم را و خودم را (که حالا تمامِ شماست) به دوش میکشم.»
حس میکنم که این نوشته را هرچه زودتر باید تمام کرد. صورتِ این گزا
گزاره چیست؟
در تعریف گزاره، فلاسفه علم با اختلافات عمیق، نکات مختلفی بیان کردهاند. سعی ما در بیان عقلائیترین تعریف از گزاره هست که در فضای زندگی واقعی کارایی داشته باشد.
در ویکیپدیا میبینیم که گزاره تحت عبارت زیر تعریف میشود:
گزاره، جملهای است خبری که میتواند درست یا نادرست باشد، هر چند که درستی یا نادرستی آن بر ما پوشیده باشد.
در کتاب درسی آمار و احتمال یازدهم (صفحه ۳) عبارت زیر به عنوان تعریف گزاره بیان شده است:
به جمله خبری که د
خُب برگردیم* به
موضوع منطق ریاضی، به خاطر روزهای بسیار پرمشغلهام کمتر فرصت تمرکز داشتم و کتابش
بسیار تمرکز میخواهد چون موضوع حساس است و ظریف ولی به هر حال بخش «معناشناسی
منطق گزارهها» کتاب دکتر اردشیر (کتاب را عوض کردم :)) ) را بیش از سه چهار بار
با فواصل طولانی خواندم تا بفهمم موضوع چیست، دست کم فکر میکنم که فهمیدهام،
هیجانانگیز بود.
تا اینجا تلاش بر این
بود که به صورت نحوی و کاملا صوری به کمک نظریه مجموعهها، گزارههای منطق را شکل
سلام.ظواهر امر میگه توی جامعهشناسی دیدگاهی وجود داره که میگه: ما سر گذارهای که ارائه شده بحث نمیکنیم. ما برای متوجه شدن هر گزارهای به سراغ روندی که اون گزاره رو ساخته میریم. و سعی می کنیم اون روند رو مشاهده کنیم و خودمون مشاهدهش کنیم و ازش حرف بزنیم. تکرار مشاهدهای هم که کسی قبلن اون رو مشاهده کرده اون رو به تجربهی زیستهمون اضافه میکنه و همین باعث میشه ما درک کنیم که این دیدگاه چی میخواد به ما بگه و طبق این درک مشاهدهگر
معناشناسی منطق گزارهها صرفا «درستی» گزارهها را بر اساس تابع ارزش گزارههای اتمی تعریف میکند همچنین اگر هر مدلی که مجموعه آ از گزارهها را «راست» کند گزاره ب را نیز راست کند معادل است با این که ب نتیجه معناشاسانه آ است. اما راه دیگری هم برای بررسی درستی گزارهها و ارتباط آنها با مجموعه دیگری از گزارهها وجود دارد که بیشتر به «تفکر ریاضی» و مدل ریاضی «اثبات ریاضی» شبیه است: تعریف استنتاج؛ چگونه از گزاره یا گزارههایی، مجموعه دیگری از
این روزا هر طور که هست سرم رو به کار گرم میکنم.هشت و نیم - نه صبح میزنم بیرون میرم سر کار، تقریبا هشت شب برمیگردم. تا یه استراحت کوچیک کنم و یه سریال ببینم نصفه شب شده و باید بخوابم.اگه کار نباشه میشینم سر پروژه و خودم رو خوب مشغولش میکنم. البته اونم ددلاینش سه چهار روز دیگهس. باید یه سرگرمی جایگزین پیدا کنم. آها البته یادم به پروژه کارشناسی نبود! شاید فردا باز بشینم سر اون. یا بعد از ددلاین. هر وقت که کاری نداشتم. هر وقت دیدم فکرم داره
این روزا هر طور که هست سرم رو به کار گرم میکنم.هشت و نیم - نه صبح میزنم بیرون میرم سر کار، تقریبا هشت شب برمیگردم. تا یه استراحت کوچیک کنم و یه سریال ببینم نصفه شب شده و باید بخوابم.اگه کار نباشه میشینم سر پروژه و خودم رو خوب مشغولش میکنم. البته اونم ددلاینش سه چهار روز دیگهس. باید یه سرگرمی جایگزین پیدا کنم. آها البته یادم به پروژه کارشناسی نبود! شاید فردا باز بشینم سر اون. یا بعد از ددلاین. هر وقت که کاری نداشتم. هر وقت دیدم فکرم داره
مصاحبه امام موسی صدر با شبکه الیقظه کویت را می خواندم. در قسمتی از مصاحبه می گوید: پابرجایی وطن و وحدت امت و سلامت اجتماع اموریاند که تنها با عدل فراهم میشوند، چیزی که امروزه ایجاد فرصت مساوی برای همه شهروندان خوانده میشود. در غیر این صورت جامعه نابود میشود. تجربه جنگ جهانی دوم که 37 کشور در آن شرکت کردند، پیش روی ما است. این دولت ها جندپاره شدند، سقوط کردند و نظامهای آنها دگرگون شد؛ زیرا اختلاف شدید طبقاتی در آنها وجود داشت، یا این
من یه ویژگی یکی از دوستام رو که خیلی دوست دارم اینه که خیلی با خودش رو راسته و اصول زندگی اش (فارغ از درستی و غلط بودن) کاملن شفافه و نتیجه این که راحت می تونه قصایا و گزاره ها رو مبتنی بر اصول گسترش بده. همین باعث میشه به عنوان مثال، تصمیم گیری های خیلی راحت تری در مقایسه با من داشته باشه.
با این حال این شفافیت برای من وجود نداره و وقتی نگاه می کنم، حس می کنم اصول و خط قرمز هام در عمل خیلی منعطف ان. یعنی خیلی کارا رو اگه انجام ندادم ممکنه فقط به خا
من یه ویژگی یکی از دوستام رو که خیلی دوست دارم اینه که خیلی با خودش رو راسته و اصول زندگی اش (فارغ از درستی و غلط بودن) کاملن شفافه و نتیجه این که راحت می تونه قصایا و گزاره ها رو مبتنی بر اصول گسترش بده. همین باعث میشه به عنوان مثال، تصمیم گیری های خیلی راحت تری در مقایسه با من داشته باشه.
با این حال این شفافیت برای من وجود نداره و وقتی نگاه می کنم، حس می کنم اصول و خط قرمز هام در عمل خیلی منعطف ان. یعنی خیلی کارا رو اگه انجام ندادم ممکنه فقط به خا
«من میاندیشم، پس هستم»: جملهی معروفی که احتمالا برای حداقل یک مرتبه آنرا شنیدهایم. آغاز فاعل انگاشتن انسان، شروع پوزیتیویسم. این جمله در ابتدا آنقدر زیبا و بدیهی به نظر میرسد که اگر نه اینکه ذوق شنونده را برانگیزد که در اقل، تائید او را در پی خواهد داشت. اما آیا این جمله درست است؟ نکتهای که کمتر به آن فکر کردهایم.
گزاره از دو بخش تشکیل شده است: من میاندیشم و من هستم که صورت منطقی آن «اگر من بیاندیشم، آنگاه من هستم» است. فرض «من میا
در تمام طول تحصیل کلاس موردعلاقه من ادبیات یا فارسی بود. دورهی راهنمایی معلممون که فقط چهرهش با چشم های سبزش یادمه و طبق معمول اسمش یادم نیست به من میگفت سانی. گاهی هم میگفت ولی. بچهها از این صمیمیتش با من حسادت میکردن و راستش برای خودم هم عجیب بود. دورهی دبیرستان معلممون عشقِ من بود. یه خانمِ واقعا ناز. به اندازه سختگیر و به اندازه مهربون. و همیشه زیبایی رو در برقراری نسبتها میدونست. در متناسب و به اندازه بودن. و خودش متناسب
خزعبلات (مقدمه)
تمام تصمیمات و درک ما از دنیای اطرافِمان، ریشه در باورها و آموختههای ما دارد که در سالیان ابتدایی زندگیِمان تا امروز شکل گرفتهاند. باورها و اندیشههایی که اگر چه اشتباه بودهاند، اما به دلیل تکرار زیاد و همچنین همهگیر بودن آنها، ما بدون هیچ مقاومتی آنها را پذیرفتهایم. اندیشههایی مثل، مرد که گریه نمیکند، به دنبال نیمهی گمشدهی خود بگرد، فقط دیوانهها به روانشناس مراجعه میکنند و ازدواج یعنی یکیشدن،
آرامش برای آدم های بدون مشکل نیست، یه گزاره ی عمومی که همه می فهمنش، ولی عده ی کمی در عمل بهش باور دارن و منتظرن مشکلات رفع بشه و خوشی های مطلق بیان تا آروم بشن...
آرامش چیزی از جنس ایمان نه، خود ایمانه، اونم از مدل یقینی و اطمینان قلبی گونه ش...
بقیه آرامش ها عمیق و دقیق نیست...
پیش نویس: اگر خواننده وبلاگ هستید میتوانید به راحتی این پستها را اسکیپ کنید! اینها خلاصه من از خواندن منطق ریاضی است، دلیل این که چنین چیز بی ربط به رشته ام میخوانم به چیزهای مختلفی برمیگردد، به علاقهام به فلسفه ریاضی، علاقه خودم به منطق، جست جوی عقلانیت، علاقهام به وارد شدن به بحثهای فلسفه تحلیلی و فلسفه علم و کلی چیز دیگر و مهمتر از همه این که دیگر کسی برای من زر زر نکند که ریاضیات یا فیزیک منطقی یا منطقیتر از باقی چیزهاست، من
همۀ مردها، همۀ زنها، همۀ پسرها، همۀ دخترها، همۀ ایرانیها، همۀ دانشجوها، همۀ فلانها، همۀ بهمانها... هر جملهای را که اینطوری شروع میشود، اگر جملۀ خبری و ایجابی است، رها کنید و ادامهاش را نخوانید! بهجز ذاتیات ماهوی انسان -که خیلی محدود است و ویژگیهایی غیرقابل انفکاک از انسان بما هو انسان را شامل میشود، مثل تفکر حداقلی یا تکلم در ذهن بر اساس مفاهیم- هیچ صفتی را نمیشود بههمۀ انسانها یا همۀ افراد یک قشر بسیار وسیع نسبت داد.
دارم تبدیل میشوم به تنهاییِ مطلق و این گزاره یک گزاره ی استعاری یا تلویحی نیست. به دستهام نگاه میکنم و چرخش فرفرهوارشان روی کاغذ، به چشمهام که از خطها جدا نمیشود، به خودم که نگاه میکنم انگار سر و تن و بدنی برایم نمانده، دو تا چشم دارم که آن را هم احتمالن هنوز برای گرفتن دیتا از محیط میخواهم، وگرنه رگ و پی و زبان و همهام تبدیل شده به باد هوا. یک خروار شاهد مثال هم دارم: امروز نشسته بودم در ایستگاه اتوبوس و به کائنات چنگ میانداخ
دارم تبدیل میشوم به تنهاییِ مطلق و این گزاره یک گزاره ی استعاری یا تلویحی نیست. به دستهام نگاه میکنم و چرخش فرفرهوارشان روی کاغذ، به چشمهام که از خطها جدا نمیشود، به خودم که نگاه میکنم انگار سر و تن و بدنی برایم نمانده، دو تا چشم دارم که آن را هم احتمالن هنوز برای گرفتن دیتا از محیط میخواهم، وگرنه رگ و پی و زبان و همهام تبدیل شده به باد هوا. یک خروار شاهد مثال هم دارم: امروز نشسته بودم در ایستگاه اتوبوس و به کائنات چنگ میانداخ
چند وقت پیش تو یه کافه منتظر یکی از دوستام بودم که با صحنهی جدیدی مواجه شدم. میگم جدید، چون هیچ وقت پیش نیومده بود ببینم یا حتی بهش فکر کنم. و نمیگم عجیب، چون با وجود این که شدیدا تعجب کردم، نمیفهمم مشکلش کجاست و چرا باید بهش گفت عجیب!
تو قسمتی از کافه که سیگار کشیدن آزاد بود، یه دختر کاملا باحجاب داشت سیگار میکشید.
اول چند ثانیهای بهش خیره شدم و در عین حال که متعجب بودم، به این فکر کردم که دقیقا از چی متعجبم و چه چیزی تو این صحنه عجیبه؟ ب
دینداران یکی از مهمترین دلایل خود را برای وجود خدا و ضرورت دین، هدفمندی جهان بیان میکنند همراه با این پرسش که «آیا امکان دارد این جهان بدون هدف به وجود آمده باشد؟» خیلی هم سر راست آدرس میدهند که هدف کمال انسان است و بهشت و وصال و معبود و فلان! من با این گزارهها راضی نمیشوم چون آنها را نمیفهمم. خودم را هم گول نمیزنم.
ادامه مطلب
میگویند تحلیل رفتار مصرف کننده در ایران کمی سختتر از کشورهای دیگر است چرا که مردم ایران خیلی قابل پیش بینی نیستند. نمیدانم چقدر با این گزاره موافق هستید یا خیر. به نظرم اگر به صورت طیفی به موضوع نگاه کنیم میتوان بیان کرد ما در مقایسه با کشورهای پیشرو از رفتارهای سینوسیتری برخورداریم. اما به هر حال بازار این کشور و رفتار مردم هم با درصدهای متفاوتی در موضوعات مختلف قابل پیشبینی است. همانطوری که آینده پژوهی تیم دیدهبان تا حدود زیاد
معاشرت بر دانایی می افزاید ولی تنهایی مکتب نبوغ است.
جمله بالا نقل قولی است از یک مورخ انگلیسی به نام ادوارد گیبون که جمله ی پیچیده ای به نظر نمی رسد و سعی دارد یک مزیت کمتر شناخته شده تنهایی را بازگو کند. با اینکه جمله ساده به نظر می رسد ولی با یک بار خواندن ساده نمی توان آن را کامل درک کرد. برای اینکه بتوان جمله بهتر درک کرد آن را به دو گزاره کوچکتر تقسیم می کنم.
ادامه مطلب
خب آدم جایی می نویسه که مخاطب داشته باشه؛ یعنی معمولا اینطوریه. البته ممکنه کسی بگه که من خودم مخاطبامو میسازم؛ من به همچین کسی تبریک می گم، پشتکار خوبی داره!
من همچین پشتکاری ندارم؛ جایی که مخاطب نباشه مثل اغلب آدما حوصله نوشتن و حرف زدن ندارم؛ دیوونه نیستم که بلند بلند فکر کنم!
تنها چیزی که می تونه منو ترغیب به نوشتن کنه اشتباه بودن این گزاره است که توی بلاگ مخاطب ندارم.
(01)اللَّهُمَّ
أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ=اى خدا تو بر اهل قبور نشاط و سرور عطا کن(02)اللَّهُمَّ أَغْنِ کُلَّ فَقِیرٍ= خدایا هر فقیر را بى نیاز گردان(03)اللَّهُمَّ أَشْبِعْ کُلَّ جَائِعٍ=
خدایا هر گرسنه را سیر گردان(04)اللَّهُمَّ اکْسُ کُلَّ عُرْیَانٍ=
خدایا هر برهنه را لباس پوشان(05)اللَّهُمَّ اقْضِ دَیْنَ کُلِّ مَدِینٍ=خدایا
دین هر مدیونى را ادا فرما
(06) اللَّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ کُلِّ مَکْرُوبٍ=
خدایا هر غمگینى را دلشاد
این روزها به دلیلِ مشغلهی بلاحَدّم اصلا
فرصت تمرکز روی موضوع منطق ریاضی ندارم اما الان دوباره فرصتی دست داد تا یک ساعتی
موضوع را ادامه بدهم (صد البته کنار مترو-اتوبوس خوانی این کتاب).
راستش کلا موضوع منطق ریاضی برایم سوال
بود، غیر از دانستن قواعد ترکیب صدق و کذب جمله با فصل و عطف و شرط و شرط دو طرفه
و نقض، چه چیز بیشتری باید بدانیم؟ نکته دقیقا همین است: هیچی! موضوع منطق ریاضی چیزی
کاملا درونِ ریاضی است، راجع به منطق نیست، میگوید اگر بشود
شبکه استراتژیک
چطور یک شبکهی استراتژیک بسازیم؟
۱. با اهداف کاری خود شروع کنیدبرای ۳ تا ۵ سال آینده، چه برنامه و اهدافی برای کار خود دارید؟ بعد از پاسخ به این سؤال، از خودتان بپرسید چه کسانی را میشناسید و برای اینکه به اهدافتان برسید، لازم است با چه افرادی ارتباط برقرار کنید؟
۲. گزارهی ارزش (value proposition) خود را بشناسیدشبکهای که ساختهاید، چطور در نتایج مثبت کسبوکار شما مشارکت خواهد کرد؟ گزارهی ارزش، شما را بهعنوان فردی معت
نتیجه تفلسف چند دقیقه ای امروز:
اگر شما کتابی بخوانید، اگر شما به یک سخنرانی گوش دهید، و اگر شما سر کلاسی حضور پیدا کنید یا در جلسه ای شرکت کنید یا...
-------------------------------------------
بعد از شما پرسیده شود: «چه شد؟»
-------------------------------------------
چنانچه بتوانید مطالبی که در آن کتاب یا سخنرانی یا کلاس یا جلسه یا... مطرح شد را توضیح دهید و به خوبی منتقل کنید؛ بدیهی است که آن مطالب را به خوبی دریافته و درک کرده اید.
اما اگر نتوانید آن مطالب را بیان کنید و از عباراتی
از زندگی هدایت چه میآموزیم؟ اگر بخواهیم به سبک تسلی بخشیهای فلسفه با زندگی صادق هدایت مواجه شویم، چه چیزی از زندگی هدایت باعث تسلی ما میشود؟ دو گزاره در مورد صادق هدایت صادق اند:اول زندگی هدایت، شکست یک زندگی بود. هنگامی که نامههای هدایت به حسن شهید نورایی را میخوانیم، بیشتر و بیشتر با درد و رنج هدایت آشنا میشویم. از بی پولی مزمن اش تا سر و صدای دائمی، از حس تنهایی عمیقش تا ناامیدی اش از مام میهن. دوم صادق هدایت اثرگذارترین و مه
باز امشب دلتنگی از شش جهت هجوم اورده. یا همون از شش جهتم راه ببستند. دلتنگی برای همهچیز و همهکس. باید درس بخونم ولی در فس ترین حالت ممکنم. پیاده روی هم پاسخگو نیست انگار. این چهارمین آلبوم نامجو میچسبه. اندازهی خیلی از آلبوم های دیگهش.
+ نوید اومد چهارتا اوریگامی نازنینمو برداشت برد. گفت برات صندلی چوبی درست میکنم. گولم زد فک کنم.
++ 28 هم میره اینترنی و کاش منم میتونستم مفید باشم.
+++ وقتی به خودم فکر میکنم که ممکنه یه زمانی توسط هر آدمی
از زندگی هدایت چه میآموزیم؟ اگر بخواهیم به سبک تسلی بخشیهای فلسفه با زندگی صادق هدایت مواجه شویم، چه چیزی از زندگی هدایت باعث تسلی ما میشود؟ دو گزاره در مورد صادق هدایت صادق اند:اول زندگی هدایت، شکست یک زندگی بود. هنگامی که نامههای هدایت به حسن شهید نورایی را میخوانیم، بیشتر و بیشتر با درد و رنج هدایت آشنا میشویم. از بی پولی مزمن اش تا سر و صدای دائمی، از حس تنهایی عمیقش تا ناامیدی اش از مام میهن. از طعم تلخ ته خیار در حضور حاجی آ
گفتیم مدعا باید همراه با دلیل باشد و اصلا برهان همین مدعا+دلایل است
اما انواع دلایل:
1.شواهد: اطلاعات خاصی که موید درستی ادعا است و باید صحت این تایید بررسی شود شواهد معمولا در مورد ادعاهای توصیفی به کار میروند
2.به کمک گزاره های توصیفی و تجویزی کلی تر که قبلا صحت آنها تایید شده
سعی کنید دلایل را در ذهنتان منظم کنید:
با نوشتن یا علامت زدن و سعی کنید آنها را دوباره به زبان خود بیان کنید تا آنها را درک کنید در ضمن فراموش نکنید که باید همه دلایل را
از اینکه پیگیر مباحث گذشته بودید، ازتون تشکر
می کنم، ممنونم که همراهی کردید/ نظر دادید/ مخالفت کردید/ تایید کردید و...
یک نکته ای به نظرم مغفول موند که بد نیست اینجا
بهش اشاره کنم:
دوستان مذهبی من و دوستان غیر مذهبی من، یک سری
گزاره ها بین جریانهای فکری چه در قالب مذهب چه در قالب مکتب، مشترک هستن بین همه
انسانها. در انحصار نیستند، شاید دلایل افراد برای عملکردهاشون متفاوت باشه اما
جلوه بیرونی، ظاهری و واکنشها یکی ست به همین خاطر نتایج هم گاهی ش
یه بار توی وبلاگ محمدرضا شعبانعلی خوندم که گفته بود در مدت زمانی که یک درونگرا به این فکر میکنه که آیا به کسی درخواست دوستی بده یا نه یا چطور اینکار رو انجام بده یه برونگرا یک یا چند رابطه رو تموم کرده ! حالا جمله دقیقش رو نتونستم پیدا کنم ولی مضمون حرفش همین بود و از این دست و اون دست کردن درونگراها برای انجام کارها میگفت و اینکه شاید بهتره گاهی موشکی عمل شه در کارها و زیاد وسواس به خرج ندیم درمورد عاقبت کار و سخت نگیریم. گاهی به بهانه های مخت
#نقد_شعر_سپید فاطمه بهزادی:آنجا که نور متولد می شود و در قنداق خورشید گیسوهایش را تاب می دهد لحظه فرود آمدن من است !می دانی ؟آنجا که آسمان تشنه هل هل می زند و سینه ی ابر خال ایست لحظه ی دیدار من است !می دانی ؟آنجا که دایه ی سبز طفل خردسالش را در آغوش می گیرد و لالای می خواندلحظه ی بیداری من است !می دانی ؟آنجا که ذرات بلور از زیر گام هایم می غلتند و مرا در حالت مکاشفه شان تنها می گذارند لحظه ی ......من است !می دانی ؟#فاطمه_بهزادی_ ویرایش شده _آنجا که نور
دارم به مقولهی "همزمان که دلتنگ گذشته ای داری یه سری خاطره میسازی که قراره در آینده دلتنگشون بشی" فکر میکنم. به نظرم دل تنگیم برای زندگی حال حاضر بیشتر از دل تنگیِ حال حاضر برای گذشته خواهد بود.
+ من جمعِ اضداد ترین آدمِ این دور و بر هام احتمالا. روزه گرفتهم و قراره بگیرم و میخوام که بگیرم و از فاز همهی آدمهایی که "روزه چیه بابا؟" و با تعجب به روزه گرفتن عکس العمل نشون میدن و درصدد اثبات این هستن که این کار مزخرفه یا مثلا با اصرار و
حملات موفق اخیر انصارااله به مواضع دشمن که همگی با پیروزی های مثال زدنی همراه بود امروز و در حالی با آزادسازی مرکز استان جوف تکمیل شد.
به نقل از العالم، با سقوط شهر "حزم" مرکز استان جوف درکنار مرزهای سعودی در واقع کمر حزب اصلاح یمن و پای سوم عربستان در یمن شکست. در حالی که پیش از این از مداخله یک کشور ثالث میان حزب اصلاح وابسته به عربستان و انصارالله سخن هایی به میان میامد و در شرایطی که انصارالله درخلال 5 سال گذشته تنها اشغالگران سعودی و امار
چیزی که این روزها -میشود به ۱۰ سال گفت این روزها؟- بخش مهمی از مغزم را اشغال کرده این است: چطور کسانی را دوست میداریم، در حالی که با تمام وجود میدانیم با آنان آیندهای در انتظارمان نخواهد بود؟ با آن عنصر محرک کار دارم، همان که کاری با تو میکند که به خودت بگویی غرور چیز مهمی نیست، عزت نفس مهملی است که روانشناسان برای کاسبی از خودشان در آوردهاند، توهین یک مقوله نسبی است، بیمحلی میتواند از سر علاقه باشد و چندین گزاره مثل اینها.
اما چ
کرونا عامل بیولوژیکیئه یا نه، آمار چین واقعیئه یا شوخی تلخ، این داستان واقعاً توی چین تموم شده یا اونا هم مثل اینجا میگن سلامتی مردم مهمه ولی «چرخ اقتصاد هم باید بچرخه»، نمیدونم. و هیچ ذهن عاقلی هیچ گزارهای رو بهطور قطعی رد نمیکنه وسط این دریای گلآلود. ذهنم خیلی وقته وسط این اخبار مونده و به هیچ سمتی تمایل نداره، ولی خیلی میترسم از جهان ناشناختهی پساکرونا.
پینوشت: روزگار قرنطینهم ُ با «آن فرانک» مقایسه میکنم که
عدد جادویی هفتاد
امروز می خوام به ضعف
انسان ها در درک رشد تصاعدی اشاره کنم و کمک عدد جادویی هفتاد در درک هرچه بهتر
رشد تصاعدی. این مطلب زیبا, مربوط به فصل 34 از کتاب هنر شفاف اندیشیدن از رولف
دوبلی است.
یک سوال؛ از بین این
دو گزینه کدام را انتخاب خواهی کرد:
الف) در سی روز آینده
هر روز سی دلار از من دریافت کنی
ب) در سی روز آینده
در روز اول یک سنت و روز دوم دو سنت و روز سوم چهار سنت و روز چهارم هشت سنت و
همینطور تا روز سی ام
کدام گزینه مطلوب شما
خواهد
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدالله رب العالمین
اللهم صل علی محمد و آل محمد
*تسبیحات حضرت زهرا* سلام الله علیها هدیه ای از جانب پیامبر صلی الله علیه و آله به ایشان به عنوان یاری کننده در امور است.
یعنی با ذکر *الله اکبر، الحمدلله، سبحان الله* می توان بهترین مسیر در هر تصمیمی را انتخاب کرد کافیست یادمان باشد در هنگام تصمیم ها که به این اذکار دل بدهیم و بی حوصلگی را کنار بگذاریم.
یادمان باشد که انسان می تواند مثل روز و شب، خورشید و ماه و همه
یکی از ویژگی های مهمِ دنیایی که امروز در آن زندگی می کنیم، "فورانِ دائمیِ اطلاعات" است. فوران را معمولاً برای آتشفشان ها به کار می بریم. اما کمتر آتشفشانی وجود دارد که فوران آن دائمی باشد.
با خطای نسبتاً پائینی می توان گفت که اکثریت عظیمی از انسان های زنده ی زمین، در معرض فوران دائمی اطلاعات قرار گرفته اند.
فکر نمی کنم توضیح بیشتری در این زمینه لازم باشد، همه ی ما از این مسئله آگاهیم و تجربه اش کرده ایم.
اگر اطلاعات سطحی ای که هر روز و از کانال
چکیدهدر این نوشته به دو رویکرد عمده به واقع گرایی ساختار گرایانه در فلسفه علم می پردازیم که سعی دارد تببیین درستی از مسئله عینیت علم، پیشرفت و هستی شناسی آن داشته باشد. اول به رویکرد سنتی مبتنی به تجربه گرایی که به آثار راسل و ماکسول برمی گردد می پردازیم، گزارشی اجمالی از ادعاهای آن ها ارائه می کنیم و در خلال بحث نقدهای وارد شده را نیز گزارش می دهیم. سپس به رویکرد جدید تر می پردازیم که مبتنی بر واقع گرایی متافیزیکی است و نقدهایی که به آن وارد
نزدیک به چهل سال است که به دلیل رشد شهرنشینی و پیشرفت جمعیت، آپارتماننشینی در شهرهای ایران رواج پیدا کرده است. زندگی آپارتماننشینی اگرچه هزینههای تامین مسکن را کاهش داده است، مشکلات خاص خود را دارد چون شما باید با چند خانواده دیگر کنار بیایید، همیشه حواستان باشد که مزاحم دیگران نشوید. رعایت دقیق این بایدها و نبایدها و حرکت روی مدار اخلاق، به «فرهنگ آپارتماننشینی» معروف شده است؛ فرهنگی که در برخی مناطق شهری به کندی در حال پیشرف
خیلی خراب کرده ام آقا، درست کن
من را به مهر حضرت زهرا درست کن
صدها گره به روی گره خورده بر دلم
ای چاره ساز، این گره ها را درست کن
رویم سیاه باد، دلت را شکسته ام
یک جونِ عاشق از منِ رسوا درست کن
آن گونه که تو خواسته ای من نبوده ام
من را به حق زینب کبری درست کن
بر سینه ی خرابه ام آقا نظاره کن
از این خرابه، عرش معلی درست کن
ای علت نزول نم اشکِ نوکران
در چشم بی ثمر شده، دریا درست کن
در روضه ی حسین ازین چشم کور من
منت گذار و چشم تماشا درست کن
ا
آموزش درست صحبت کردن با دیگران
بخش سبک زندگی: درست صحبت کردن در روابط اجتماعی تاثیر زیادی دارد اگر می خواهید در جامعه جایگاه خوبی داشته باشید باید حتما درست صحبت کردن را بدانید.در ادامه روش درست صحبت کردن را به شما آموزش می دهیم
به ادامه بروید
ادامه مطلب
همه چیز به سرعت سیاسی میشود و عجیبتر اینکه آنها که در گرداب سیاست قرار میگیرند، سادهترین و بدیهیترین چیزها را اول به دست فراموشی میسپارند. عجیبتر جامعهای است که به سرعت باور میکند. بگذارید چند دقیقه وقت شما را برای روشن کردن دو نکته که فقط با کاربرد ساده جمع و تفریق، و جدول ضرب به دست میآید، بگیرم. سه گزاره این روزها از سوی سیاسیون، و برخی دیگر طرح میشود.
ادامه مطلب
هر روز افسرده تر از روز قبل میام اداره، به قول بعضی ها در یه پیچ تاریخی بزرگ گیر کردم، گزاره های عجیب غریب و بعضا نامربوط به هم به ذهنم هجوم میارن، اصلا دلم نمیخواد اینجا باشم...
اواخر هفته پیش دکتر سعادت بهم خبر داد ع.ص ک از مدیر پروژه ای کنار گذاشته شده و شده کارشناس!
اولین واکنش من : " کاملا قابل پیش بینی بود، خلاف جهت آب شنا کردن اونم با شدتی که اون داشت میرفت نتیجه ای غیر از این نداشت، اگه تا الان هم صبر کردن بخاطر این بود که جرئتش رو نداشتن و
درود همراهان گرامی#نقد_شعر #انجمن_ادبی_شعر_باران #مدیریت_برنامه ؛#بانو_مریم_راد #مورخ:۹۸/۴/۴ سه شنبه#ساعت_شروع:2⃣2⃣*⃣*⃣*⃣*⃣*⃣ حسرت نبودنش آزارم می دهد ندیدنش در دلم آشوب به پا می کندگوشه ی اتاقم شده مأوای تنهایی ام ناله های درونی ام عشق خیالی ام یار نداشته ام خیال های واهی امباز هم به انگشتانم خیره می شوم حلقه ای نیست جای انگشتان کسی نیست استخوانی بیش نمانده استدستان سردم را بغل می گیرمدر را می بندم همان گو
جای درست
کنار آدمهای درست در لحظه درست قرار گرفتن اتفاق مهمی است
آنقدر مهم که باید آن را بین دعاها گنجاند... و اگر گردش روزگار جز این کرد راه توبه پیش گرفت...
تو فکر کن لحظهای که باید، برای کسی که باید نباشی...
اصلا این قصه آدمها به کنار...
ما اگر مختصاتمان درست نباشد، پس فردا روزی که سوال جوابمان کنند بگویند تو برای چه رفتی روی زمین چه جوابی داریم بدهیم؟؟؟
عوامل گوناگونی موجب میشود سطح مالی و قدرت خرید برخی خانوادهها هر روز کمتر شود، ناامیدی، برخی خانوادهها را فرا بگیرد و فردی که قدرت خرید ندارد با حس فقر و نداری، دست و پنجه نرم کند؛ از این رو بررسی عوامل مخرب می تواند جامعه را در تحکیم روابط اجتماعی، استحکام بنیانهای خانواده و گسترش نشاط اجتماعی یاری کند.
اگر فقیر را در مقابل پولدار قرار دهیم و هر بی پول یا کم در آمدی را فقیر بخوانیم حاصلش همین موج ناامیدی و ناشکری و استیصال است؛ اما حق
چند ماه پیش با دوستی که گرایش فمنیزمی داشت مثل همیشه در رابطه با قصه تنبیه همسر ایوب که در قرآن به آن اشاره شده، وارد بحث شدیم. حقیقتش استدلال های رایج درباره این آیات برای خودم قانع کننده نبود، برای همین تلاشی برای اقناع طرف مقابلم انجام ندادم. علتش هم این هست که اعتقاد دارم تلاش برای روشنگری بایستی صادقانه باشد، در واقع خودم بایستی متقاعد شده باشم تا بتوانم به عنوان مدافع فلان استدلال حرف بزنم.
اما این بحث و این سوال بی جواب گوشه ای از ذهنم
جذابیت حکم به اینه که بیشتر وقتها نمیتونی از قدرت خالی که توی دستته مطمئن باشی. یه وقتهایی روی آسات هم حکم میآد و یه وقتهایی پنجات میشه خالِ زمینه. حکم بازیایه متکی به بخت و مهارت، رو کردن کارت درست توی زمان درست، قانون بههنگام بودن. سرنوشت هم همینه؛ توی مکان درست در زمان درست بودن، با همون قاعدهی بخت و مهارتِ خوب بازی کردن.
ترک اعتیاد و روش های درمان آن
اگر چه عوارض ثانویه اعتیاد در بین گروهی از معتادین كه به دلیل فقر و تنگدستی امكان تامین هزینه زندگی خود را ندارند ،سبب می شود كه برای خرج اعتیاد خود دست به هر كاری بزنند ، نسبت به سر و وضع و بهداشت فردی بی تفاوت شوند و در یك كلام مشمول تمام صفاتی كه جامعه به معتادان نسبت می دهد باشند اما این عمومیت ندارند و اكثریت معتادان را شامل نمی شود.
رش ، او را به وادی خلاف سوق می دهد. خوشبختانه مدتی است كه در قوانین تجدید نظ
مایلم
اخلاق را مطلق حفظ کنم
باید بپذیریم که نسبیتِ فلسفی محلِ اِشکالش آن جایی
ست که حقیقت، از امرِ بیرونی تبدیل به امرِ درونی شد؛ یعنی ما مراجعه ای داشتیم به
انسان به عنوانِ موجودی که شناسایی می کند.
علم، فلسفه و تاریخِ بشریت تصمیم گرفتند که به تمامِ
دریافت های انسان، نسبیتی حاکم شود.
با مراجعه به خودِ نسبیتِ اَنشتین و عدم قطعیت و طبعاتِ
فلسفی شان که موقعیت سنجیِ اِبژه های خارجی را متغیر اعلام می کنند و اعلان می دارند
که هیچ چیز آن جائی که
نقد مستند «اختاپوس»؛
مستند «اختاپوس»، با موضوع مافیای صنعت خودرو در ایران، اثری به تهیهکنندگی و کارگردانی مهدی انصاری است که با یک نوشته خبری در مورد درگیریهای سال 1350 در دانشگاه شریف آغاز میشود.
تبلیغات موجه و تیزرهای شکیل توانسته بودند تا حد زیادی امیدواری برای تماشای یک مستند خوشساخت و باکیفیت را در دل علاقمندان به این حوزه ایجاد کنند. مستند ۶۵ دقیقهای «اختاپوس»، با موضوع مافیای صنعت خودرو در ایران، اثری به تهیهکنندگی و کارگ
یه برگه برداشتم غذاهایی که این چند روز درست کردم بنویسم. مامان خانم گفت چکار میکنی؟
گفتم دارم غذاهایی که میتونم برای رفع گرسنگی درست کنم مینویسم شنبه شام مونده بودم چی درست کنم هیچی به ذهنم نرسید پلو پختم با چند تا کشمش خوردم.
الان هی یاد میاره بهم میخنده.
آفت بزرگ عقلانیت آرزو اندیشی است ما آرزو اندیشیم و آرزو اندیشان برای بسیاری از اعتقادات و باورها به اعتبار ارزو اندیش بودن هیچ دلیل موجهی ندارد.
چون ما درست داریم خدا باشد پس خدا هست.
چون ما دوست داریم آخرتی باشد و در آن جهان ستم پیشگان و چنایتکاران مجازات و نیکوکاران به سعادت ابدی برسند باید چنین باشد.
چون ما دوست داریم دین و مذهب ما برترین دین و مذهب باشد پس چنین است .
چون ما دوست داریم بنیایانگذاران دین و مذهب ما از هر گونه خطا و اشتباه م
آدمها با خودشون و زندگی هاشون چکار می کنند؟ من با زندگیم چکار کنم؟ سخت ترین کار تو دنیا روبرو شدن آدم با خودش، با زندگیشه، با چیزهایی که درست کرده و وای به اون روزی که بفهمه هیچ چیزی درست نکرده فقط خودش و خودش و یه هیچ کامل اطرافش درست کرده.
ابتدا باید موضوعی که مسأله در آن مطرح است را بیابید و سپس بفهمید آن ادعا چیست یعنی:
لب کلام او چیست؟
چه چیز را میخواهد اثبات کند؟
ادعا ها دو نوعند:
توصیفی: مربوط به واقعیات گذشته، حال یا آینده مثلا: شیر سفید است
تجویزی: درستی و نادرستی انجام یک کار را تجویز میکند مثلا: شیر برای جلوگیری از پوکی استخوان خوب است
البته گاهی درک مسأله موقوف به درک مدعاست.
اما مدعا با جمله معمولی چه فرقی دارد؟
مدعا گزاره ای است که بعد از آن علت بیان میشود و
این مقاله در مورد مفهوم کلی است. برای مصارف دیگر ، به اعتقاد (ابهام زدایی) مراجعه کنید.بخشی از یک سری دریقین - اطمینان - قطعیتتقریب باورمفاهیم و اصول مرتبط:
AgnosticismEpistemology پیش بینی مقاومتvte
افسانه ققنوس که از خاکستر برخاست ، اعتقاد به رستاخیز است که در تمدن غربی چنان به تصویر کشیده شده است که در هواپیماهای نمادین و ادبی گذشت.اعتقاد ، این نگرش است که چیزی مورد یا واقعیت است. [1] در معرفت شناسی ، فیلسوفان اصطلاح اعتقاد را برای اشاره به نگرش های شخصی
با این وضعی که معلوم نیست قرنطینه تا کی ادامه پیدا کنه، داشتم به این فکر می کردم که چی میشه اگه هیچ وقت داروی کرونا کشف نشه و شرایط هم بهتر نشه و همینجوری بمونه؟ چی سر تمدن بشری پیش میاد؟
دنیایی رو تصور کنید که به همه راجب ویروسی که اکثریت نمی تونن ببینن هشدار داده شده باشه. اما باید ازش دوری کنن و سعی کنن زندگیشون رو بر اساس این دوری کردن جوری بچینین که کمترین تماس رو با بقیه آدم ها داشته باشن. احتمالن نهادهای اجتماعی مثل خانواده خیلی معنی پید
حالا که هوا رو به سردی رفته و انواع آشها و سوپها کم کم به وعدههای غذایی اضافه میشود، بهترین فرصت است تا دستور پخت آنها را به بهترین شکل یاد بگیریم و درست کنیم. آش جو هم یکی از آن غذاهای جذاب است که با رعایت فوت و فنهایش میتوانید یک آش لذیذ را درست کنید و از آن لذت ببرید.
ادامه مطلب
مُغالِطِه یا مَغلَطِه (به پارسی سره: دُژفرنود) دلیل آوردن اشتباه یا غیرمجاز برای استدلال است[۱] که از نظر علم منطق به یکی از دلایل زیر نادرست باشد:
نخست آنکه دستکم یکی از مقدمات گزاره نادرست باشد؛
دوم آنکه مقدمات گزاره، متضمن نتیجهٔ گزاره نباشد.
مغالطه جزئی از برهان است که بهطور قابل اثباتی در منطق آن ایراد وجود دارد و بنابراین کلِ برهان را نامعتبر میسازد. مغالطه ممکن است برای وارونه کردنِ حقیقت(ها) به کار رود.
مغالطهگر کسی اس
از اول زندگی همیشه یک سری سوال بیجواب تو ذهنم بود که من فکر میکردم هر چقدر بریم جلو این سوالهای بیجواب برای من تعدادش کمتر میشه.
تا یک جایی از زندگی هم واقعا اینطور بود و تعدادش کمتر میشد تا اینکه یک روز داشتم با یکی صحبت میکردم که دقیقا یادم نمیاد کی بود. بحث هم فکر کنم یا دینی فلسفی بود یا سوال الگوریتمی (در این حد حافظهام قویه). حالا این ها مهم نیست مهم اینه من جملهای شنیدم که شاید اون لحظه نه، ولی بعدها خیلی بهش فکر کردم.
شما هم این هشتگ#زنان_علیه_زنان رو دیدید. برچسبی که قادره علیه خودش عمل کنه! مثلا زن کارمندی در مجموعه ای ناکارآمد هست، توسط مدیر اون مجموعه که یک خانم کنار گذاشته میشه و با نیروی توانمندتری، جایگزین میشه، خانم اخراج شده به خاطر اپیدمی شدن این تصور که زنان بر علیه هم هستند اولین گزاره ذهنیش به جای دیدن نقاط ضعف خودش و تلاش برای اصلاح و کسب توانمندی بیشتر، میشه:زنان علیه زنان!
به نظر من این استدلال اصالت نداره، حتی زنانی که حکمی بر علیه زنان دی
یک جور همدردی خاموش میان دختران ناراحتی که در صندلی عقب تاکسی/اسنپ/آژانس نشسته اند و راننده های تاکسی/اسنپ/آژانس که از آینه با تاسف و ترحم و گاهی مهربانی نگاهشان میکنند وجود دارد. انگار که بخواهند بگویند گریه نکن درست می شود. شاید هم صدای موسیقی را بلند کنند و بخواهند بگویند من صدای فین فین تو را نمی شنوم دخترجان، گریه کن، خالی میشوی، بعدش درست می شود.
ولی نهایتا بعدش درست می شود.
به هق هق ها و نفس های شماره دارِ پس از گریه قسم، درست می شود.
نتایج تحقیقی جدید از سوی گروهی از دانشمندان آمریکایی یک باور دیرینه را تأیید کرده است؛ هرآنچه بخواهید به آن میرسید.
نتایج این مطالعه، که به تازگی انجام شده، نشان میدهند که وقتی انسان واقعاً چیزی را میخواهد در میدان الکترومغناطیسی که مغز ایجاد میکند امواجی (موج مثبت) تولید میشود که در عالَم پخش شده و بعد از مدتی اگر فردی چیزی را واقعاً بخواهد، به آن میرسد. دانشمندان میگویند این تحقیقات براساس نظریه کوآنتوم انجام شده است. براساس
سئو در مشهد
به گزاره اینجانب اعتنا نمایید “امن ترین یعنی صرفا ترین ” از حیث عموم یعنی در صورتی روی یک سرور ۱۰۰۰ هزار تارنما باشد و یا این که ۱ وبسایت منحصربهفرد . البته این تمجید ابدا درست وجود ندارد زیرا تنهاترین جراحت پذیرترین هم می تونه باشه . رئیس یک سرور منحصربهفرد وقتی امن میباشد که بتوانید به طور کامل ماهر مدیریتش نمایید و سیستم های امنیتی در دست گرفتن داشته باشیدیک کدام از منش های نفوذ و می شه اعلامکرد شل ترین شیوه نفوذ ب
دیروز صبح که قطعی حساب کرده بودم داستان رو به پایان هست به خودم گفتم فاطمه نترسی ها! هشت ماهی که گذشت رو ببین. تو برای تحمل دلتنگی خیلی جا داری؛ پس نگران نباش که دلتنگ بشی از رفتنش...
به خودم گفتم نترس و درست باش.
درست بودن همیشه انتخاب سخت تری هست و هر وقت میخوام درست باشم فکر میکنم تایید مامان رو دارم و این خوشحالم میکنه.
✅جنگ روایت ها در کرونا/ چطور به چالش رقص رسیدیم
یک نکته؛ جنگ روانی با جنگ روایت ها متفاوت است. مبنای اصلی جنگ روانی شایعه است. اما جنگ روایت، جنگ شناختی است. خوانش شما از واقع است. پسا حقیقت اینجاست. مبارزه با این جنگ بسیار سخت تر است و مهمترین نکته این است که سربازان مبارزه در این جنگ همه مردم اند.اما یک روش رایج در جنگ روایت ها، استدلال استقرایی است. در این روش یک جزء را به کل تعمیم می دهند. یک خبر مبنای تفسیر کل صحنه می شود.اما جنگ روایت ها در ک
سلام بر همگی
زندگی در دنیای کنونی، متفاوت با زمان های گذشته است. پدیده های جدید، متنوع و به هم پیچیده آنچنان فراوان و نو به نو شده اند که دانایی ها، توانایی ها و امکانات را اجتناب ناپذیر می کنند. دانستنی ها و مهارت ها باید قادر باشند سلامت و بهداشت روانی را در مواجهه با مشکلات زندگی تضمین کنند (جعفری و همکاران، ۱۳۸۷). آموزش و پرورش مدرن به این نکته پی برده است که یادگیری باید از همان کودکی، همه ابعاد زندگی را پوشش دهد. به همین دلیل است ک
استفاده کردن از روانشناسی آزمایشی از لحاظ تاریخی پر اهمیت ترین شیوه تحقیق در روانشناسی به حساب میآید .
و هدف از این شیوه مطالعه برخورد موجود تحت شرایط به خصوص و مقایسه کردن حالت های او در این موقعیت می باشد.
آزمایش کننده موقعیت ویژه تحولات برخورد را ایجاد میکند و آزمایش شونده تحت این موقعیت قرار میگیرد حاصله مطالعه خواهد شد.
و متغیر مستقل محرکی می باشد که تحول پذیری پیدا خواهد کرد و متغیر وابسته جواب می باشد.
که به متغیر مستقل داده خواه
در امتحانها و فتنهها باید درست دید، درست محاسبه کرد. قضایای اصلی را با قضایای فرعی جابهجا نکنیم؛ چیزهای بزرگ، حوادث بزرگ و مهم را کوچک نبینیم و در مقابل، حوادث کوچک را بزرگ بینگاریم. این قدم اول. بعد هم احساس مسئولیت کنیم.کتاب عهد مشترک
تکمیل و تدقیق دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) پیرامون حجیت ذاتی قطع
رضا نری میسائی[1]
چکیده
به جرئت می توان گفت که یکی از مباحث کلان و بنیادین در اصول فقه، بحث «حجیت قطع» می باشد. ذاتی دانستن حجیت برای قطع از گزاره های رایج در اصول می باشد و نزد بسیاری از اصولیون مسلم تلقی می شود. در برخورد با حجیت قطع عمده اصولیون دو دسته بودند که هر کدام دارای رویکردی متفاوت در نگاه به اصول فقه بوده اند، که این رویکرد در نگاه شان به حجیت قطع تاثیر گذار بوده است، از
دومین بار است که شروع میکنم به نوشتن، کتابی است از هانسیوهان گلوگ، ترجمه یاسر خوشنویس از انتشارات ترجمان. انگیزه اصلی این که میروم سراغ این کتاب، آشنایی با فلسفه تحلیلی به عنوان یکی از جریانهای مهم فلسفه است و صد البته دیدن جایگاه نسبیگرایی که بحث آن را فراوان داشتم. راستش اوایل کتاب که مقدمه بود فهمیدم که جمله بندی نسبتا بدی دارد و تا حدی تخصصی است اما فصل دوم آن که مرور تاریخی بود به قدری هیجانانگیز و پر از بصرتهای زیبا بود که ت
سلام
دوستان، متن و نوشته های وبلاگ بسیار زیاد شده و مطالب حاشیه ای فرصت زیادی رو از من میگیره، دوست دارم یه تاپیکِ جمع و جور ولی با کیفیت به وجود بیاد تا نکته های زندگی که از خانواده برتر و مطالبش یاد گرفتید رو به صورت جمع بندی و خلاصه شده بیان کنید.
قوانین صفحه:
1 - هر نکته و گزاره ای رو به صورت فلش کارتی در حداکثر یک یا دو خط بیان کنن و همچنین از بحث با همدیگه و ریپلای کردن دیگران هم خودداری کنید.
2 - آدرس یا عنوان پست مد نظرتون رو هم اضافه بفرما
ایران به پایگاه های آمریکا در عراق حمله موشکی کرد. این خبری است که جهان را در شوک و بهت فرو برده است.در اولین نگاه تحلیلی به این ماجرا نکات زیر قابل تامل است:۱- در روزهای اخیر، هنگامی که صحبت از "انتقام سخت" می شد، دو گزاره مطرح می شد:- آنچه گفته می شود رجزخوانی است و ایران هیچ اقدام خاصی نخواهد کرد یا نمی تواند بکند.- ایران در قالب اقدام نیابتی پاسخ خواهد داد مانند حمله با منشا نامعلوم به نیروهای آمریکایی در عراق.اما کمتر کسی می توانست پیش بینی ک
تفکر انتقادی(بخش چهارم)
ارزشهای پایه(بخش اول)
تفکر انتقادی (که از آن با عنوان سنجشگرانه اندیشی نیز یاد میشود) اندیشیدن سنجشگرانه بر مضمون حرفهایی است که میشنویم و میخوانیم و بررسی دقیق استدلالهایی است که آن حرفها به کمک آنها خود را استوار جلوه میدهند.
انتقاد به معنای سنجیدن است نه ایراد گرفتن؛ غرغر کردن، بهانه گرفتن، عیبجویی و بدخویی را نباید به عنوان تفکر انتقادی در نظر گرفت.[۹] دو گونه اندیشه انتقادی قابل تصور است: یکی خود خو
در سند بنیادین آموزش و پرورش در گزاره های ارزشی نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی از سلامت جسمانی، نشاط و تقویت اراده سخن گفته شده است و مدرسه در افق 1404 باید تأمین کننده نیازهای فردی و اجتماعی و محیط اخلاقی، علمی، امن، سالم، با نشاط، مهرورز و برخوردار از هویت جمعی باشد. از اینرو ما مدرسه به صورت مدل زیر بررسی می کنیم. درست است که نقش اولیا در این مدل تا حدودی نادیده گرفته شده است ولی در هر یک از عوامل و ارکان مطروحه اولیا می توانند به صورت توانم
یکی از گزاره هایی که دین بر آن تاکید دارد، سفر کردن است؛ گاهی سفر کردن به قصد تفریح است و البته گاهی سفر به قصد عبرت گرفتن از پیشینیان.
آنچه که در قرآن کریم در مورد سفر بدان تاکید شده و مورد توجه قرآن کریم است، سفر برای پند گرفتن از زندگانی پیشینیان است؛ البته این بدین معنا نیست که سفر برای غیر آن مورد تاکید دین اسلام نیست بلکه مقصود این است که یکی از اهدافی که باید در پاره ای از سفرها مد نظر قرار گرفته شود، پندگرفتن است؛
ادامه مطلب
روز یک شنبه استاد رضا بابایی ادیب، نویسنده، و روشنفکر دینی پس تحمل رنج سرطان دنیای پر درد ما را ترک کرد. من در سالهای آخر عمر ایشان این افتخار را پیدا کردم که چندین بار مهمان ایشان باشم و علاوه بر نوشته ها و کتابهایشان از صحبت هایی که در جلسات خصوصی تر داشتند نیز استفاده کنم.
بنابر آنچه که من از ایشان دیدم اگر از من بپرسند مهمترین ویژگی رضا بابایی چه بود جواب من یک کلمه است: شجاعت.
رضا بابایی در مرحله ای از زندگی اش تصمیم گرفت سقف معیشت را از س
هیچی قشنگ تر از این نیست که تکلیفت معلوم باشه یا آره یا نه هست یا زندگی یا مرگ هست و جز بودن یا نبودن هیچ حالتی نیست. اینکه بین این دوتا باشی و ندونی کدوم مالِ توئه جز زجرآور ترین اتفاقات دنیاست، حتی اگر "نه" مال تو بشه خیلی بهتر از بلاتکلیفی و ندونسته.
انگاری گرد غم رو شهر پاشیدن، رو شهر که چه عرض کنم رو کلِ جهان. حتما تو اینکار خدا هم حکمتی هست، حتما هست. مثل همون دیشب که سرشو انداخت پایین و لبخند زد و گفت درست میشه صبر داشته باش.
بهت ایمان آوردم
تقصیر هیچ کس به جز خودشون نیست که مردم عادت دارن توی فهمیدن حرف های دیگران ، به طور زیاده روی گونه ای از پس زمینه های فکری و تجربیات شخصی خودشون کمک بگیرن :/ تقصیر من نیست که تو حرفای من رو با پسزمینه ی فکری خودت ترجمه میکنی :/ تقصیر من نیست که تو فکر میکنی بهت توهین شده یا اینکه من دارم حرف غیر منطقی میزنم :/ و تقصیر من نیست که بلافاصله بعد از بیرون پریدن حرف از دهان ، مرگِ گوینده اتفاق میفته:// و مردم به این موضوع هیچ توجهی ندارن که هیچ ، نمیخ
تقصیر هیچ کس به جز خودشون نیست که مردم عادت دارن توی فهمیدن حرف های دیگران ، به طور زیاده روی گونه ای از پس زمینه های فکری و تجربیات شخصی خودشون کمک بگیرن :/ تقصیر من نیست که تو حرفای من رو با پسزمینه ی فکری خودت ترجمه میکنی :/ تقصیر من نیست که تو فکر میکنی بهت توهین شده یا اینکه من دارم حرف غیر منطقی میزنم :/ و تقصیر من نیست که بلافاصله بعد از بیرون پریدن حرف از دهان ، مرگِ گوینده اتفاق میفته:// و مردم به این موضوع هیچ توجهی ندارن که هیچ ، نمیخ
ولی بکش بیرون از این فکر بیخودیمشتی بس کن به مولا سکته میکنیهه نشسته کشتیه خودم به گلیکی باید همین حرفارو به خودم بگهولی مطئنم توام به آرزوت میرسیحتی وقتی زندگی به تار موت میرسیدپنجره رو باز کن تا صدات به سقف آسمون برسه با من اینو داد بزنهمه چی درست میشه یا همه چیو درست میکنیمهمه چی مثله قبل خوبه خوب میشه وغما دور میشنو دلامون نزدیک تر از قبل بهم مثله قبلخوبه خوب میشه و غما دور میشنودلامون نزدیک تر از قبل بهم مثله قبل
♫♫
دانلود آهنگ جدید یا
ولی بکش بیرون از این فکر بیخودیمشتی بس کن به مولا سکته میکنیهه نشسته کشتیه خودم به گلیکی باید همین حرفارو به خودم بگهولی مطئنم توام به آرزوت میرسیحتی وقتی زندگی به تار موت میرسیدپنجره رو باز کن تا صدات به سقف آسمون برسه با من اینو داد بزنهمه چی درست میشه یا همه چیو درست میکنیمهمه چی مثله قبل خوبه خوب میشه وغما دور میشنو دلامون نزدیک تر از قبل بهم مثله قبلخوبه خوب میشه و غما دور میشنودلامون نزدیک تر از قبل بهم مثله قبل
♫♫
دانلود آهنگ جدید یا
لوگوس
واژه logos -که به لحاظ ریشهشناختی، مرتبط با واژه legein به معنای سخن گفتن (to speak) است- حامل معانی گوناگونی است.[1] از این معانی است: مشخص کننده، سخن، گزاره، جمله، توضیح، تعریف، فرمول، حساب، نسبت، تبیین، استدلال، و قوه عقل.[2] معانی مذکور بیارتباط نمینمایند: اگر «لوگوسِ» شیء، «توضیح» آن باشد، یعنی لوگوس به سوی «تبیین» و «تعریف» شیء رهنمون میشود، چرا که وقتی چیزی را توضیح میدهیم، در واقع میخواهیم تبیین و در بهترین حالت، تعریفی از آن به
یه سوپه خوشمزه درست کردم تو خوابگاه که نگو و نپرس!!
خیلی راحت درست میشه!!
سوپ جو و قارچ الیت رو درست کردم تو یه قابلمه بعدش
تو یه قابلمه ی دیگه نودالیت سبزیجات درست کردم.
بعدش این نودالیت که آماده شد
ریختمش تو سوپ!!!بعدش جعفری تازه رو خورد کردم ریختم
توشو یه مزه ی عاااالی داد بهش!!لیموی تازه هم ریختم آخرش.
برای کنار غذا یه خورده جعفری رو خورد کردم و با
پیاز خلالی و آبلیمو مخلوط کردم!!
امتحان کنین!!
حدود ۱۴ ماه پیش در اوج درگیری هایم با سید مسعود حسینی رئیس دانشکدهمان سر خواسته های غیر قانونی اش از انجمن علمی (که من دبیر آن بودم) علاوه بر یکی دو پست ناشی از انزجار در وبلاگم، در بیوی تلگرام هم نوشتم « نمی داند طول مدت دانشجویی من قطعا از ریاست او بیشتر خواهد بود... ». با اینکه طبق تجربه این را نوشته بودم ولی هیچ قرینه ای مبنی بر تحقق این گزاره نبود. آن روز من دانشجو بودم و او رئیس دانشکده. امروز اول اردیبهشت ماه ۹۸، نیمه شعبان ۱۴۴۰، من هنوز
تو یه دوره از زندگی قرار گرفتیم که نمیشه خوب و بد رو از هم تشخیص داد.
همش دارم فکر میکنم کدوم درست میگن، کدوم غلط.
داری میبینی همه چی اشتباههها
اما بازم باید صبر کنی، چرا؟ چون که من که واقعیت رو نمیدونم. من که نیستم ببینم واقعا اون تو چهخبره.
فقط خود خدا میتونه کمکمون کنه.
بقچه خمیری در شکل خرس برای بچهها هم درست کردنش و هم خوردنش بسیار هیجان انگیز و خوش آیند است این بقچه از خمیرهای معروف ترکیه است که در بین بچهها بسیار پرطرفدار است درست کردنش هم بسیار راحت است که نیازی بهوسیله خاصی ندارد و هم اینکه مواد اولیه آن در دسترس همه قرار دارد در صبحانه یا بهعنوان خوراکی برای مدرسه و یا برای عصرانه همراه با یک لیوان شیر بسیار میچسبد. همانطور شما اگر نمی خواهید به شکل خرس درست کنید میتوانید خ
ترشی پاییزی را با این دستور بی نقص درست کنید
ترشی درست کردن تخصص فوق العاده ای نمی خواهد. در واقع هر کسی می تواند ترشی مخصوص خود را با استفاده از میوه و سبزیجات محبوبش درست کند. برای مثال من از همه چیز استفاده می کنم، از لیمو و هندوانه گرفته تا سیب، پیاز، هویج، ترب و خیار.
ادامه مطلب
تو این ایام کرونایی مادرم شروع کرده به آزمایش پخت انواع و اقسام کیکهای مختلف! صد دفعه ما گفتیم ما همون کیک شکلاتی دوست داریم! ولی مادرم همچنان اصرار داره که مدلهای جدید رو امتحان کنه!
القصه دیشب برای ما کیک انگلیسی درست کرده بود با سس نمیدونم چی!
بعدش تعریف میکرد که دوستم شهرزاد که الان انگلیسه تو گروه گفته برای بچههاش رنگینک درست کرده! بعد بچههاش نمیخورن
بهش گفتم رسم روزگارو میبینی؟ طرف رفته انگلیس، رنگینک درست میکنه :) تو ا
⭕️ این مطلب به شدت آشفته و بی سر و ته است ⭕️ ولی دوستش دارم.
به نظر شما حل مسائل ریاضی طور جذاب تره یا مسائل سیاسی اجتماعی ؟ دوست دارین جواب مسئله صفر و یک باشه یا طیف عظیمی از جواب ها که هرکدوم طرف دارهای خاص خودش رو داره ؟ دوست دارید سرمسئله ای چونه بزنید که مطمئنین که یا شما جواب درست رو میگید، یا طرف مقابل و یا حتی طرف سوم، ولی الزاما یکی درست میگه، یا مسئله ای که شاید جواب هر دوتون درست باشه با فرسنگ ها فاصله از هم و یا که جواب هردو تون ا
هر شب
وقتی هم خونه ایم خسته از کار برمیگشت
فرنی و شامی که براش (ّرای خودمون) پخته بودم رو میخورد
برام چایی درست میکرد
گاهی من براش درست میکردم اون بیشتر پیتزا و استیک درست میکرد
و هر شب برای من ازین حرف میزد که دخترای وایت ادمای مزخرفین و میخواد با یه میدل ایسترنی یا اسیایی یا افریقایی دیت کنه.
و اگه نشه
میخواد بره همجنس گرا بشه.
الان من با کی هر شب حرف بزنم؟
من امادگی رفتن به اپارتمان تنهایی رو نداشتم!
عمری هم خونه ای داشتم.
باید بر
مبارزه چه معنیای دارد؟
حاضرم آسیب ببینم چون فکر میکنم من درست میگویم؟ یا حداقل من درستتر میگویم...
چرا چیزی که آدم باور دارد انقدر مهم است؟
چرا آنها که باور دارند اسلام درست است و من که حتم دارم کسشر است انقدر باورهایمان برایمان اهمیت دارد؟
چرا مردم برای باورهایشان میجنگند؟ اگر ماندلا نمیجنگید، با سیاهپوستا هنوز مثل سگ رفتار میشد و اگر هیتلر نمیجنگید هزاران یهودی زنده بودند.
چرا باورها انقدر برایمان مهم است؟
ایده امروزمون، گوشواره های برگ
با همون حلقه هایی که تو پست قبل درست کردید این بار این برگهای زیبا رودرست کنید
یعنی برای هر گلبرگ، کافیه یه حلقه درست کنید و از دوطرف با انگشت اشاره و شست فشار بدین تا حالت چشم بشه
ادامه مطلب
⭕️ این مطلب به شدت آشفته و بی سر و ته است ⭕️ ولی دوستش دارم.
به نظر شما حل مسائل ریاضی طور جذاب تره یا مسائل سیاسی اجتماعی ؟ دوست دارین جواب مسئله صفر و یک باشه یا طیف عظیمی از جواب ها که هرکدوم طرف دارهای خاص خودش رو داره ؟ دوست دارید سرمسئله ای چونه بزنید که مطمئنین که یا شما جواب درست رو میگید، یا طرف مقابل و یا حتی طرف سوم، ولی الزاما یکی درست میگه، یا مسئله ای که شاید جواب هر دوتون درست باشه با فرسنگ ها فاصله از هم و یا که جواب هردو تون ا
پرچم یا حسین ماه محرم و صفر رو از سر در خونمون کندم.
هرچی گشتم ماه رو ببینم و با خدا حرف بزنم نشد.
خواستم بگم خدایا من میدونم که زودتر کشاندنم به شهر خودمون و کار پیدا کردنم حتما یک حکمتی داشته.
تا اینجا رو که خودت درست کردی، بقیش رو هم درست کن...
ماه ربیع تون مبارک...
در یک روز، در یک ساعت، همه چیز ممکن است درست شود! نکته اصلی این است که دیگران را مثل خودتان دوست بدارید. این نکته ی اصلی است، همه چیز است. به هیچ چیز دیگری احتیاج نیست. آن وقت بلافاصله خواهید فهمید که چطور می شود همه چیز را درست کرد. این حقیقتی است قدیمی. حقیقتی که بارها و بارها گفته شده، ولی باز هم بین انسان ها ریشه ندوانده!
رویای آدم مضحک | داستایفسکی
مشاهده مطلب در کانال
چرا همهش ماهواره بر درست میکنیمچرا ماهواره بیار درست نمیکنیممیره ماهواره رو میاره دیگه دردسر هم نداریم
هیچ گاه نه به کسی بخندید و نه قضاوتش کنید،هرگز نمی دانید شاید شما هم روزی در همان شرایطقرار بگیرید!
این ماهواره هارو باید بدن مادرا پرت کنن تو مدار، قدرت تشخیص پرتاب دمپایی از فاصله دور و برخورد درست بر مدار کله مون وقتی بچه بودیم اینجور جاها به درد مملکت میخوره
اسم ماهواره رو گذاشتن ظفر. خب منم بودم افسرده میشدم تو مدار قرار ن
مقاله «شبه فلسفه» از اینجانب که در زمان دانشجویی در سال 92 در نشریه فلسفه نو منتشر شد. این مقاله به اشتباه به نام ژان لاکوست در فضای مجازی منتشر شده است که در واقع کتاب فلسفه قرن بیستم ژان لاکوست یکی از منابع مقاله بوده است.
شبه فلسفه
بنفشه افتخاری، دانشجوی دکتری تاریخ و فلسفه علم، دانشگاه لیون 3
در فرهنگ سنتی ما و در سنت ادبیات ما همواره نوعی نگاه خرده گیرانه بر فلسفه چیره بوده است. ابزار فلسفی، پای چوبین استدلال و کور در جهان حقیقت و معنا مع
قضیه شاهکارای ریحون رو که میدونین دیگه!!!
سوزوندن غذا و گاز و آشپزخونه و اینا...
حالا اینجانب میخواد غذا درست کنه...کسی ام خونه نیست..
حالشم بده از صبح سرش گیج میره کلا.. باید یه جا رو بگیره،...
بدنشم گرفته است...پاهاشم میلنگه:)
به نظرتون میتونه غذا درست کنه با این شرایط؟؟؟
داداشم کلا اهل غذا درست کردنه و کدبانویی عه واسه خودش..امروز میخواس قیمه درس کنه براش کار پیش اومدرفت بیرون..گفت غذا رو تو درست کن...گفتم من به هیچ عنوان قیمه درست نمیکنم...گفت
زیادهرویهای بعضی از دوستان اهل ادب، از مهمترین عوامل فرار نویسندگان جوان از درستنویسی است و آن را سخت و دشوار میپندارند.
با زیادهرویها چنان دایرهی درستنویسی را تنگ میکنند که پرهیز از خطا را آنچنان سخت میکنند که اغلب عطایش به لقایش بخشیده میشود. پس بیایید با پاک کردن این تصور غلط از ذهنهایمان، با درستنویسی مهربان شویم. زبانشناسی نباید جایی برای افراط باشد، چنانچه نباید تفریط در آن راه یابد.
کتابهای بسیاری در زمین
بقچه خمیری در شکل خرس برای بچهها هم درست کردنش و هم خوردنش بسیار هیجان انگیز و خوش آیند است این بقچه از خمیرهای معروف ترکیه است که در بین بچهها بسیار پرطرفدار است درست کردنش هم بسیار راحت است که نیازی بهوسیله خاصی ندارد و هم اینکه مواد اولیه آن در دسترس همه قرار دارد در صبحانه یا بهعنوان خوراکی برای مدرسه و یا برای عصرانه همراه با یک لیوان شیر بسیار میچسبد. همانطور شما اگر نمی خواهید به شکل خرس درست کنید میتوانید خ
درباره این سایت